بعد از رفتنش برای زندگی برنامه های مرتبی چیده ام... شب تاصبح بیدار... صبح تا شب سیگار.

امشب در انتظار یک شب بخیر تا صب بیدار خواهم ماند....
اما تو چشمان زیبایت را به رویا ها بسپار...
شبت زیبا، پر رویا و ستاره باران...

حالا که میخواهی بروی
لطفا" قدمهایت را تندتر بردار
دلم را فرستاده ام دنبال
نخودسیاه...!

فاصله گرچه دست های ما را از هم جدا کرد
ولی خوشحالم که جرات ندارد به دل هایمان نزدیک شود

وقتی کسی واقعا یکی را دوست دارد،
حتی نمی تواند...
فکر دوست داشتن دیگری را بکند...!

خدایا مرا ببخش... بخاطر کسی که حتی ارزش نگاه کردن نداشت...
برای داشتنش سرت فریاد کشیدم..

عشق لیاقت می خواهد و عاشق شدن جرعت
همیشه در پی کسی باش که
با تمام کاستی ها و کمی ها و عیب هایت
حاضر باشد ب تو عشق بورزد
و تو را به همه دنیا نشان بدهد
و بگوید که :"این تمام دنیای من است